خیلی از افراد برای تحصیل در خارج از کشور به دنبال رشته های تحصیلی پولساز هستند، چون میتوانند در صورت مهاجرت تحصیلی، از پس هزینه های زندگی در خارج از کشور به خوبی بربیایند، بنابراین در این پست تصمیم گرفتم به چند مورد از رشته های پوساز دنیا اشاره کنم.
به طور کلی رشته های تحصیلی کامپیوتر، بیمه، داروسازی، علوم آزمایشگاهی، مدیریت و حسابداری به عنوان رشته های تحصیلی پر تقاضا و پولساز در ایران شناخته میشوند، اما اگر دید شما مهاجرت تحصیلی است باید یک قدم پا را فراتر گذاشته و ببینیم در آن سمت دنیا، بازار کار دست کدام رشته های تحصیلی است.
به طور کلی در خارج از کشور، جراح مغز با درآمد بیش از 380.000 دلار در سال یکی از پولسازترین رشته ها و شغل ها بحساب می آید.
وضع دکتر بیهوشی نیز عالی است و با درآمد بیش از 200.000 دلاری در سال میتواند به خوبی از پس هزینه های زندگی بربیاید.
برنامه نویسی و توسعه دهنده نرم افزار نیز همانگونه که میدانید تقریباً در همه کشورهای دنیا به عنوان رشته تحصیلی پولساز شناخته میشود، چه در ایران باشید و چه در خارج از کشور، با داشتن شغل برنامه نویسی میتوانید حتی بصورت فریلنسر کار کنید و درآمد خوبی از شغل و رشته برنامه نویسی بدست بیاورید.
در رتبه های بعدی میتوان به رشته های مدیر ارشد اجرایی، متخصص پوست و مو، فیزیوتراپ، تحلیل گر مالی در بازارهای سرمایه گذاری و همچنین مترجم همزمان اشاره داشت.
برخی از رشته ها نیز بنابر کشوری که قصد تحصیل در مهاجرت تحصیلی را به آن دارید میتواند چندین مورد از شغل های زیر را به عنوان رشته تحصیلی پولساز بشناسد:
مهندسی نفت، خلبانی، مهندسی هوا-فضا، پرستاری، پزشک ورزشی، حسابدار رسمی، متخصص ن و زایمان، روانشناس، رادیولوژیست، مهندس مکانیک، جراح قلب و عروق
در کنار اینکه پولسازترین رشته های تحصیلی ایران و جهان را به شما معرفی کردم، به این نکته نیز باید اشاره کنم که بسیاری از عوامل باید دست در دست هم دهند که مراحل پذیرش تحصیلی شما به خوبی پیش رود، بنابراین صرف نظر از انتخاب یک رشته تحصیلی خوب، باید به دنبال یک موسسه اعزام دانشجو خوب نیز باشید که بتواند به خوبی مراحل تحصیلی شما را پیش ببرد.
یکی از سایت های مفید در زمینه مهاجرت سایت اتسگویونی هست که میتونید به راحتی مراحل تحصیل در خارج از کشور رو در این موسسه با خیال راحت پیش ببرید.
منبع: رشته های تحصیلی پولساز به نگارش لتسگویونی و نشر خبرگزاری فارس
وقتی که قصد مهاجرت تحصیلی اونم به یک کشور پیشرفته، وسیع و دو زبانه مثل کانادا را داشته باشی، حتماً باید برای ورود به این دنیای جدید حسابی خودت را مثل من آماده کنی و از قبل حساب و کتاب تمام هزینه های تحصیل و زندگی در کشور کانادا را به طور حدودی داشته باشی، برای همین قصد دارم تا به صورت مختصر و مفید تجربیات خودم به عنوان یک دانشجوی بین المللی را در مورد هزینه های کانادا در اختیار شما قرار بدم تا بتونید تصمیم گیری سریع و راحتی در مورد مسائل پیش روی خودتون داشته باشید و بدون هیچ ابهامی در مسیر تحصیل در کانادا قدم بردارید.
اول از همه باید اینو بهتون بگم که یکسری از هزینه های شما متعلق به قبل از ورود به کشور کانادا است که احتمالاً خیلی از اونهایی که در مسیر مهاجرت تحصیلی به کانادا قدم برداشتن و کمی در موردش تحقیق کردن ازش خبر دارند، اما باز هم بهتره برای اطمینان، در همین ابتدا اشاره ای بهشون بکنم.
زمانی که عزمم رو جزم کردم تا یک فکر درست و حسابی برای آینده تحصیلی و شغلی ام بکنم، دیگه مصمم شدم تا خوان اول یعنی گرفتن نامه پذیرش تحصیلی دانشگاه کانادایی مورد نظرم، یعنی دانشگاه لیکهد تو شهر تاندربی استان انتاریو رو بگذرونم.
اولین هزینه ای که باهاش روبرو میشید، هزینه ترجمه رسمی مدارک تحصیلی و البته ادمیشن فی دانشگاه کانادایی هستش. من وقتی که به وب سایت رسمی دانشگاه لیکهد کانادا مراجعه کردم، از بخش دانشجویان بین المللی فهمیدم که برای درخواست پذیرش تحصیلی نیازمند پرداخت 2 هزینه مجزا یعنی 100 دلار کانادا برای هزینه درخواست و 60 دلار کانادا برای ارزیابی مدارکم توسط دانشگاه هستم. البته اگه بخواید تا برای مقطع کارشناسی کانادا اقدام کنید، هزینه پذیرش شما از 100 دلار به 135 دلار تبدیل میشه!
قبل اینکه از موضوع ادمیشن فی دانشگاه های کانادا باخبر بشم، قصد داشتم تا برای بالا رفتن شانسم برای دریافت پذیرش تحصیلی تو مقطع کارشناسی ارشد زمین شناسی یا همون ژئولوژی، به چند دانشگاه به طور همزمان درخواست بدم، اما دیدم که این موضوع صرفه اقتصادی نداره و با نبود دسترسی به کردیت کارت بین المللی زحمت زیادی هم برام داره.
برای همین با کلی جستجو و زحمت، از خدمات یک صرافی برای پرداخت این هزینه استفاده کردم و مدارک تحصیلی، هویتی و نامه تمکن مالی ام رو برای دپارتمان پذیرش دانشگاه لیکهد فرستادم. خوشبختانه بعد از حدود کمتر از یک ماه و نیم، جواب دانشگاه برام ایمیل شد و با باز کردن ایمیل فهمیدم که با درخواست پذیرشم برای تحصیل در مقطع ارشد زمین شناسی در کانادا موافقت شده، یعنی نامه پذیرش دانشگاه برام ایمیل شده بوده که سریعاً ازش برای الباقی کارها پرینت گرفتم.
البته بعداً فهمیدم که میتونستم با کمی تحقیق بیشتر و بدون نیاز به زحمت فراوان برای تکمیل پروسه پذیرش دانشگاه و آماده سازی مدارک و موارد این چنینی، از خدمات پذیرش تحصیلی یک موسسه اعزام دانشجو به عنوان نماینده رسمی دانشگاه لیکهد تو ایران استفاده کنم؛ اون هم به صورت رایگان! اما دیگه کار از کار گذشته بود.
بنابر تحقیقات قبلی ام، میدونستم که فقط دریافت پذیرش دانشگاه کانادایی کافی نیست و باید خیلی سریع برای ویزای تحصیلی کانادا اقدام کنم. برای همین سریعاً به وب سایت Canada.ca رفتم و یک حساب کاربری برای خودم درست کردم.
یکی دیگه از هزینه هایی که قبل از رفتن به کانادا باهاش روبرو میشید، هزینه ویزای تحصیلی و انگشت نگاری سفارت کانادا است. وقتی به سایت رسمی دولت کانادا مراجعه می کنید، متوجه میشید که هزینه درخواست ویزای تحصیلی کانادا که با نام study permit مشخص شده، 150 دلار کانادا و هزینه بیومتریک 85 دلار کانادا است.
شما باید پس از آماده سازی و آپلود مدارک برای ارسال به سفارت کانادا، این هزینه ها را به صورت اینترنتی و با کارت بین المللی بانکی پرداخت کنید، اما چون از ایران دسترسی به ویزاکارت و مسترکارت نداریم، باز هم باید دست به دامن یک صرافی معتبر و پرداخت مابه التفاوت به عنوان کارمزد بشیم.
زمانی که این کارها رو انجام دادم و فهرست مدارک تحصیلی، هویتی و مالی مورد نیاز سفارت رو تو حساب کاربری آپلود و ارسال کردم، ظرف مدت زمان کوتاهی نامه ای از طرف سفارت برای من ارسال شد که طی اون مم بودم در یک بازه زمانی 30 روزه به سفارت کانادا مراجعه کنم و انگشت نگاری بیومتریک ویزای تحصیلی کانادا رو انجام بدم.
اما چون سفارت کانادا تو ایران غیرفعال هستش، تو سایت دولت کانادا جستجو کردم و فهمیدم که باید یه وقت سفارت از کارگزاری وی اف اس کشورهای همسایه بگیرم. من چون ترکیه ویزا نمیخواست، کارگزاری کانادا تو ترکیه رو انتخاب کردم و یک وقت سفارت برای این کارگزاری رزرو کردم.
هزینه بعدی که برای پروسه ویزای تحصیلی باهاش روبرو میشید، خرید بلیط رفت و برگشت هواپیما به کشوری مثل ارمنستان و یا ترکیه برای انجام انگشت نگاری و عکس بیومتریک کانادا است. اینو باید به خاطر داشته باشید که تا زمان انجام ندادن این کار در کارگزاری وی اف اس، ارزیابی پرونده تحصیلی شما توسط سفارت کانادا شروع نمیشه.
من این موضوع رو بعداً متوجه شدم و به خیال خودم فکر می کردم که با پرداخت هزینه 235 دلاری ویزای تحصیلی و انگشت نگاری بیومتریک کانادا، بررسی و ارزیابی پرونده ام شروع شده، اما اینطور نبود.
در نهایت، من مرحله انگشت نگاری رو در کارگزاری گذروندم و به ایران برگشتم و منتظر شدم تا از طریق ایمیل و حساب کاربری ام، جواب ویزا برام ارسال بشه، بالاخره بعد از گذشت 3 ماه کاری خبری که میخواستم به دستم رسید و با ویزای تحصیلی کانادای من موافقت شده بود.
سعی کردم به جز خانواده و اطرافیان نزدیک این موضوع اونقدر درز نکنه، چون هزینه شیرینی دادن به کلی آدم، برام تو این وضعیت مهاجرت تحصیلی توجیه اقتصادی نداشت!
برای اینکه ویزای تحصیلی کانادا رو از سفارت بگیرم، مجبور بودم تا باز به کارگزاری وی اف اس ترکیه برم، برای همین باز مجبور به پرداخت هزینه بلیط پرواز رفت و برگشت بودم، اما این بار فهمیدم که میتونم به یک موسسه گردشگری معتبر مراجعه کنم و با استفاده از گزینه پیکاپ ویزا و پرداخت هزینه بسیار کمتر، دریافت برچسب پاسپورت رو بدون نیاز به سفر مجدد، به یک نماینده قانونی محول کنم.
پس باید بدونید که تا اینجای کار، یعنی تا مرحله اخذ ویزای تحصیلی کانادا، شما با هزینه های ترجمه رسمی مدارک، هزینه ادمیشن فی، ارزیابی مدارک، هزینه ویزا و انگشت نگاری، هزینه سفر به کارگزاری و هزینه سفر مجدد و یا پیکاپ ویزا برای دریافت برچسب ویزای تحصیلی کانادا روبرو هستید.
بالاخره بعد دو هفته، پاسپورت و برچسب خوش رنگ ویزای کانادا رو در تهران دریافت کردم و میدونستم که باید به غیر از برنامه های تحصیلی، به فکر الباقی هزینه های تحصیل در کانادا باشم.
به غیر از هزینه بلیط پرواز به انتاریو کانادا و شهر تاندربی، دیگه نوبت به شهریه و هزینه های تحصیلی برای ثبت نام در دانشگاه لیکهد کانادا رسیده بود.
اولین چیزی که تو سایت لیکهد نظرم رو جلب کرد این بود که مقطع کارشناسی ارشد رشته مورد نظرم شامل سه ترم پاییز، زمستان و بهار میشد و من باید در هر سال برای 3 ترم هزینه پرداخت میکردم و اینکه فهمیدم اگر رشته کارشناسی ام با رشته انتخابی مقطع ارشد در کانادا مغایرت داشته باشه و مرتبط نباشه، هزینه سال اول مقطع کارشناسی رشته تحصیلی هم به هزینه هام اضافه میشه که خوشبختانه برای من اینجوری نبود.
وقتی که گزینه ها رو تو سایت دانشگاه انتخاب کردم، فهمیدم که هزینه هر ترم تحصیلی من تو این دانشگاه برای مقطع ارشد 7666 دلار به اضافه 245 دلار هزینه های جانبی هستش که در مجموع معادل 7912 دلار برای هر ترم تحصیل من در دانشگاه لیکهد کانادا میشد.
پس شما باید ببینید که کل دوره تحصیلی تون در کانادا از چند ترم تشکیل میشه و هر ترم با احتساب هزینه های اجرایی و جانبی دانشگاه چقدر میشه. چیزی که باید خیلی حواستون باشه اینه که باید طبق ددلاین اعلام شده در وبسایت برای ثبت نام و پرداخت شهریه اقدام کنید و در صورت تاخیر و گذشت زمان ددلاین، هر بار جریمه 100 دلاری به هزینه هاتون اضافه میشه.
باید به این موضوع اشاره کنم که در کنار هزینه شهریه ثبت نام دانشگاه، شما باید مبلغی هم برای بیمه درمانی دانشجویی اجباری دانشگاه پرداخت کنید که برای من به طور سالانه 720 دلار هزینه برداشت. ثبت نام برای بیمه دانشجویی برای همه دانشجوهای بین المللی اجباری هستش و هزینه اون به طور خودکار در زمان ثبت نام به هزینه های قسط اول شهریه شما اضافه میشه.
بعد از هزینه های ثبت نام دانشگاه و بیمه درمانی، نوبت به هزینه خوابگاه دانشجویی میرسه، من به شخصه چون اونقدر تجربه نداشتم، سعی کردم برای هفته اول ورودم به کانادا و ثبت نام دانشگاه، توی یک هتل نسبتاً خوش قیمت ساکن بشم تا بتونم جای مناسب زندگی خودم رو پیدا کنم.
اما این موضوع کاملاً اختیاری هستش و شما حتی میتونید قبل از رفتن به کانادا هم برای خوابگاه دانشجویی دانشگاه اقدام بکنید و یک جا برای خودتون رزرو داشته باشید. اغلب دانشجوها برای ترم اول تحصیلی و هماهنگ شدن با سبک زندگی دانشجویی در کانادا،ترجیح میدن از خوابگاه دانشگاه استفاده کنن؛ ولی برای ترم های بعدی ترجیح میدن به سراغ گزینه های اقامتی کم هزینه تر خارج از دانشگاه برند.
بهتره قبل از رفتن به کانادا در این باره تصمیم گیری کنید، چون موضوع خوابگاه دانشجویی هزینه نسبتا زیادی داره که باید آمادگی لازم رو برای پرداختش داشته باشید. به طور میانگین هزینه خوابگاه و آپارتمان دانشجویی در داخل دانشگاه بین 6 تا 8 هزار دلار در سال هستش که با دریافت وعده های غذایی دانشگاه 3 تا 4 هزار دلار به این هزینه اضافه میشه.
اما من چون نمیخواستم اینقدر برای خوابگاه دانشجویی هزینه کنم، به سراغ گزینه آپارتمان های تک خواب داخل شهر تاندربی رفتم تا بتونم با کار دانشجویی در خلال تحصیل، هزینه های زندگیم رو بهتر مدیریت کنم. خوشبختانه میشه با کمی جستجو یک آپارتمان تک خوابه و کامل را با ماهی 600 دلار در کانادا اجاره کرد که البته این نرخ مخصوص انتاریو و شهر تحصیلی من یعنی تاندربی هستش. اما در حالت کلی، اجاره خانه و آپارتمان به صورت اشتراکی، هزینه کمتر و معقول تری برای شما داره و فشار کمتری بهتون وارد میکنه.
به طور میانگین هزینه زندگی دانشجویی سالانه در کانادا بین 10 تا 11هزار دلار هستش که با کم کردن قرارداد 8 تا 9 ماهه خانه (درحدود 5400 دلار)، 5500 دلار کانادا برای شما هزینه خواهد داشت.
من برای کم کردن هزینه های تحصیلم در کانادا به سراغ کار دانشجویی رفتم، چون شما مجاز هستید تا برای 20 ساعت در هفته و یا 4 ساعت در روز کار دانشجویی انجام بدید. کارهای دانشجویی معمولاً از ساعتی حداقل 19 دلار شروع میشه که معادل 380 دلار در هفته و 1520 دلار در ماه هستش. اینجوری میتونید با کسب درآمد دانشجویی، هزینه هاتون رو بهتر مدیریت کنید.
به نظر من به عنوان یک دانشجوی بین المللی، بهتره با مشاوره و تحقیق زیاد برای مهاجرت تحصیلی به کانادا اقدام کنید تا از لحاظ بودجه و پوشش هزینه های تحصیلی و زندگی دانشجویی، با مشکلی جدی روبرو نشید. شاید در یک نگاه این پروسه سخت و هزینه بر و یا زمان بر باشه، ولی مطمئن باشید که ارزش زیادی داره و درهای جدیدی رو به روتون باز میکنه که به زحمتش خیلی میارزه.
یک منبع خوب برای مطلع شدن از هزینه های تحصیلی و مهاجرت تحصیلی به کشورهای مختلف، سایت لتس گو یونی هست که به عنوان مثال میتونید در بخش مجله مهاجرت تحصیلی این شرکت، پُست هزینه زندگی دانشجویی در کانادا را مطالعه نمایید.
موفق باشی دوست عزیزم
از آخرین مدرک تحصیلی ام یعنی کارشناسی دو سالی می گذشت و من در فکر ادامه تحصیل برای مقطع ارشد در رشته مورد علاقه خودم یعنی مهندسی برق صنعتی بودم، اما این بار قصد نداشتم تا یکی از دانشگاه های ایرانی را برای این مقطع تحصیلی انتخاب کنم، بلکه طی این دو سال سخت برای دریافت مدرک زبان آیتلس آکادمیک تلاش کرده بودم و می خواستم هر طور که شده تحصیل در کانادا را تجربه کنم.
در اینترنت و از طریق افراد مختلفی شنیده بودم که دانشگاه برخی از کشورها مثل فرانسه، آلمان و یا ترکیه تحصیل کم هزینه و حتی رایگان را به دانشجویان بین المللی ارائه می دهند، اما در اعماق وجودم ارادت خاصی به کشور محبوب و دانشگاه های تراز اول کانادا داشتم و فکر تحصیل در کانادا و تجربه زندگی در این کشور یک لحظه ترکم نمی کرد.
با جستجو و جمع آوری اطلاعات بیشتر، کاملاً به این موضوع واقف شدم که تحصیل در کانادا نیاز به بودجه و تمکن مالی کافی دارد، خوشبختانه طی چند سال تحصیل در مقطع کارشناسی به کار در یک شرکت مشغول بودم و مقداری پس انداز داشتم و خانواده هم وعده پشتیبانی مالی را تا حد امکان به من داده بود؛ از این رو دیگر می دانستم که باید هر چه سریعتر مقدمات تحصیل در کانادا را آماده کنم.
برای شروع کمی بیشتر در مورد شهریه های تحصیلی و هزینه های زندگی در شهرها و استانهای مختلف کانادا تحقیق کردم و فهمیدم که با بودجه مالی و نمرات تحصیلی که دارم نمی توانم به فکر ادامه تحصیل در یک دانشگاه خیلی معروف مثل دانشگاه تورنتو و زندگی در شهر پر جنب و جوش و ایرانی نشین تورنتو باشم، از این رو هدفم را بر روی شهر کلگری استان آلبرتا و دانشگاه آن تنظیم کردم.
این را می دانستم که برای ادامه تحصیل در کانادا نیاز به دعوتنامه دانشگاهی و یا همان نامه پذیرش تحصیلی acceptance letter دارم، برای همین به وب سایت دانشگاه کلگری مراجعه کردم تا از شرایط پذیرش تحصیلی این دانشگاه باخبر شوم.
خیلی سریع دست به کار شدم و همانطور که در وب سایت دانشگاه گفته شده بود، تمامی مدارک تحصیلی، ریز نمرات، کپی مدارک هویتی، برنامه و رزومه تحصیلی، نامه تمکن مالی، توصیه نامه از اساتید قبلی، انگیزه نامه را آماده و از طریق یک دارالترجمه رسمی آنها را ترجمه کردم. سپس تک تک این مدارک را اسکن گرفته و از طریق اینترنت برای وب سایت دانشگاه کلگری آپلود کردم. موقع ارسال مدارک متوجه این موضوع شدم که باید یک هزینه 100 دلاری را برای ارزیابی مدارک توسط دانشگاه پرداخت کنم که به آن اصطلاحاً ادمیشن فی می گویند.
مشکل اینجا بود که نمیشد با کارت بانکی ایرانی این کار را انجام داد، برای همین مجبور شدم با یک صرافی هماهنگ کنم و با پرداخت حق احمه، پرداخت هزینه ارزی ادمیشن فی را از این طریق انجام دهم.
البته باید به این موضوع اشاره کنم که گرفتن توصیه نامه اساتید دانشگاه و نوشتن و آماده سازی برنامه تحصیلی و انگیزه نامه اصلاً کار آسانی برایم نبود و به غیر از زمان و انرژی، پرس و جوی زیادی لازم داشت.
بعد از اینکه کارهای ارسال درخواست پذیرش تحصیلی دانشگاه کلگری را انجام دادم، کمی وسوسه شدم تا برای چند دانشگاه در شهرها و استان های دیگر کانادا درخواست بفرستم و از این طریق شانس بیشتری برای موفقیت و ادامه تحصیل در کانادا داشته باشم، اما چون ارسال درخواست نیازمند پرداخت ادمیشن فی مضاعف بود و من به رزومه و شرایط تحصیلی خودم اطمینان داشتم، فقط منتظر جواب این دانشگاه شدم.
خوشبختانه با گذشت سه هفته کاری از زمان ارسال درخواستم، دانشگاه ایمیلی برایم فرستاد که در آن با درخواست پذیرش تحصیلی من موافقت شده بود. با فهمیدن این موضوع خیلی خوشحال شدم و همان شب در کنار خانواده جشن کوچکی گرفتم و همه را مهمان کردم.
می دانستم که نامه پذیرش تحصیلی دانشگاه قدم اول مهاجرت تحصیلی من به کانادا است و هنوز این راه ادامه دارد؛ دیگر نوبت آن شده بود تا هر چه سریعتر برای ویزای تحصیلی کانادا اقدام کنم، اما با بسته بودن سفارت این کشور در تهران چکاری از دست من بر می آمد؟
با جستجو در اینترنت متوجه این موضوع شدم که روند درخواست انواع ویزای کانادا از جمله ویزای تحصیلی از ایران فقط به صورت آنلاین و اینترنتی است، برای همین مستقیماً به وب سایت Canada.ca مراجعه کردم و خیلی سریع یک حساب کاربری در این وب سایت برای خودم ساختم.
بنابر راهنمایی وب سایت اداره مهاجرت و امور شهروندی کانادا، باید تمامی مدارک تحصیلی، نامه تمکن مالی، مدرک زبان، نامه پذیرش تحصیلی و سایر اسناد پشتیبان تحصیلی را در حساب کاربری خودم در وب سایت آپلود می کردم.
با انجام این کار، نوبت به پرداخت هزینه درخواست ویزای تحصیلی کانادا رسید که با هزینه انگشت نگاری بیومتریک معادل 235 دلار کانادا بود. باز هم بخاطر نداشتن دسترسی به کردیت کارت به همان صرافی قبلی مراجعه کردم و عملیات پرداخت هزینه ارزی را این طریق انجام دادم.
پس از چند روز انتظار و بررسی چندین باره حساب کاربری در وب سایت Canada.ca، بالاخره پیامی از سفارت کانادا به دستم رسید که از من درخواست شده بود تا طی 30 روز کاری عملیات انگشت نگاری را انجام دهم.
من راجع به این موضوع تحقیق نکرده بودم و فکر می کردم تمامی روند ویزای تحصیلی کانادا آنلاین و اینترنتی باشد، برای همین به لینک های پیشنهادی سفارت کانادا مراجعه کردم و دیدم که مجبور هستم برای ثبت اثر انگشتان دست و انداختن عکس الکترونیکی بیومتریک به یکی از کارگزاری های خدمات ویزای VFS در کشورهای همسایه مثل ارمنستان و یا ترکیه مراجعه کنم.
من گزینه ارزان تر یعنی ارمنستان را انتخاب کردم، به وب سایت وی اف اس رفتم و یک وقت کارگزاری رزرو کردم، در نهایت با خرید بلیط پرواز در روز مقرر در محل کارگزاری در ارمنستان حاضر شدم و با ارائه مدارک پاسپورت و نامه پذیرش دانشگاه، مراحل ثبت اثر انگشت و عکس بیومتریک را انجام دادم.
دیگر کاری به جز برگشتن به ایران و انتظار برای جواب ویزای تحصیلی کانادا برایم باقی نمانده بود. بعد از گذشت تقریبی 4 هفته کاری از درخواست ویزای تحصیلی کانادا، بالاخره روز موعود فرا رسید و با اینکه خیلی از ریجکتی ویزای کانادا نگران بودم، از بخت و اقبال خوب با درخواست ویزای من موافقت شده بود.
از این رو باید دوباره به ارمنستان سفر می کردم تا با بردن پاسپورت و نامه سفارت کانادا، برچسب ویزای تحصیلی کانادا را دریافت کنم. در نهایت، برچسب ویزای مولتی کانادا در پاسپورت من خورد و دیگر می توانستم خود را برای شروع سال تحصیلی و سفر به کانادا آماده کنم.
در وبسایت Canada.ca این موضوع را خوانده بودم که باید به هنگام رسیدن به محوطه فرودگاهی کانادا و بخش مرزی این کشور، نامه پذیرش تحصیلی و ویزای خود را به افسر مهاجرت ارائه دهم تا برایم مجوز تحصیل یا همان استادی پرمیت صادر شود.
بعداً فهمیدم که ویزای صادر شده در واقع ویزای ویزیتور و یا همان ویزای توریستی بوده و مدرک مهم و اصلی همان استادی پرمیت است. از آنجایی که معمولاً دانشجویان سال اولی از گزینه خوابگاه دانشجویی استفاده می کنند من هم از قبل از رفتن به کانادا خوابگاه خود را رزرو کردم تا بتوانم با دسترسی نزدیک به کلاسها و قرارگیری در محیطی کاملاً آموزشی به سرعت خود را با سبک تحصیل و زندگی دانشجویی در کانادا وفق دهم و دوستان زیادی پیدا کنم.
از اینکه توانستم بعد از کلی تلاش تحصیل در کانادا را تجربه کنم، بسیار خوشحالم و می خواهم با انجام کار دانشجویی پاره وقت و کار تمام وقت پس از فارغ التحصیلی، شرایط دریافت کارت اقامت دائم کانادا، استقلال مالی و زندگی در کشور کانادا را تجربه کنم. امیدوارم که بقیه مراحل پیش روی پس از اتمام دوره کارشناسی ارشد من در کانادا هم به خوبی پیش برود و بتوانم به راحتی یک کار خوب در بازار کار بین المللی کانادا پیدا کنم.
برای پذیرش و مهاجرت تحصیلی میتونید از سایت لتس گو یونی مشاوره بگیرید.
این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.
زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.
همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.
این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.
مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!
اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.
همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.
درباره این سایت